ﺷﺘﻮﻳﻢ ﺩﻭﺳﺖ‬ ‫ﺑﻬﺮ ﻣﻠﺖ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﺍﺷﺘﻮﻳﻢ ﺩﻭﺳﺖ‬ ‫ﻳﺮﻱ ﮔﺒﺮﻡ ﺑﺨﻮﺍﻧﻲ ﻳﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ‬ ‫***‬ ‫٦٥‬ ‫ﺍﺳﺮ ﺧﻮﻧﻴﻨﻪ ﺭﻳﺠﺎﻧﻲ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﻢ‬ ‫ﺭﻭﺷﻨﺎﻳﻲ ﻣﻮ ﻧﻴﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﻢ‬ ‫ﻣﻮﻧﻴﺎ ﺯﻫﻤﻨﻴﺎﻥ ﻧﻲ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﻢ‬ ‫ﺍﺭ ﺑﺰﻫﻤﻦ ﻧﺸﺎﻡ ﺯﻫﻤﻦ ﺗﻮﺗﻴﺎﻡ‬ ‫ﺁﺩﻡ‬ ‫ﻳﻘﻴﻦ ﺯﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﻻﻭﻡ ﮔﻴﺮﻱ ﺍﻭﺳﺮ‬ ‫ﻳﺮ ﺍﻭ ﮔﻴﺮﻱ ﺗﻮ ﺍﻱ ﺭﻭﺳﺎﻳﻢ ﺍﺝ ﺳﺮ‬ ‫ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻫﻨﺎﻣﻪ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺧﺎﻛﻢ ﺍﻭﺳﺮ‬ ‫ﭘﺮﺗﻢ ﺍﺝ ﺑﺮ ﺑﺮﺍﻧﻲ ﻭﺍﻛﻴﺎﻥ ﺷﻮﻡ‬ ‫***‬ ‫٧٥‬ ‫ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺍﺳﺮﻳﻦ ﻭ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﺑﻜﻴﺎﻥ ﺷﻮﻡ‬ ‫ﺩﻻ ﺩﺭﺩﻳﻦ ﻭ ﺩﺍﻏﻴﻦ ﺑﻜﻴﺎﻥ می‌انجامد. ۲ـ ترور

زنده‌یاد دکتر عبدالرحمن

قاسملو در تابستان سال

۱۹۸۹ که سه سال بعد در

پاییز سال ۱۹۹۲ با ترور

جانشین او صادق شرفکندی

از سوی حکومت جمهوری

اسلامی، ضربات هولناکی به

حزب دمکرات کردستان ایران

وارد کرد، آسیب تاریخی

مهلکی به دستاوردهای مهم

نیروهای دمکراتیک ایرانی

و نزدیکی و اتحاد آنها

وارد کرد. دکتر قاسملو از

برجسته‌ترین متفکران

سیاسی ایران به‌شمار

می‌رفت و یک رهبر سیاسی

اندیشمند با کلاس جهانی

سوسیال دمکراتیک بود.

ترور ناجوانمردانه او، آن

هم در پشت میز مذاکره با

نمایندگان جمهوری اسلامی

بسیاری از فعالین کرد و

نیز ایرانی را در شوک ژرفی

فرو برد و اثرات روانی و

سیاسی ژرفی در فعالین

جنبش کردستان ایران بر

جای گذاشت. او عمیقا به

اتحاد همه نیروهای

دمکراتیک ایران باور داشت

و نیز معتقد بود که نه

تنها کردستان بلکه مشکل

ایران و نیز اقلیت‌های

قومی ایران راه حل نظامی

ندارد. او در فکر و عمل به

اندیشه «دمکراسی برای

ایران و خود مختاری برای

کردستان» باورمند بود.

این ترورها این ایده درست

را در میان کردها و دیگر

اقوام ایرانی ترور کرد. به

این ترتیب جمهوری اسلامی

موفق شد که عصاره فکری بیش

از نیم قرن از تجربه سیاسی

را در صفوف حزب دمکرات

کردستان ایران به شدت

تضعیف کند. این ضربات

متاسفانه با پراکندن

تردید و شک نیرومند نسبت

به سرانجام مبارزه

رفرمیستی و مسالمت‌آمیز

در صفوف این حزب و سایر

گروه‌های سیاسی قومی

منجر شد. از سوی دیگر

اپوزیسیون دمکرات ایران

نیز که موتور محرکه آن

چپ‌های دمکرات بودند، به

دلیل صرف وقت و انرژی در

راه بازسازی فکری و درونی

خود، موفق به ادامه و

گسترش روابط دیرین خود با

حزب دمکرات کردستان ایران

نگردید. پس از آن هم

ضرب‌و‌شتم و سرکوب هر

اقدام و حرکت اعتراضی، که

از همان اوایل پیرورزی

انقلاب آغاز شده بود،

آن‌گونه که بارها در

رویدادهای آذربایجان و

کردستان و اهواز و غیره

شاهد آن بودیم، به تدریج

احزاب و گروه‌های سیاسی

مدافع حقوق اقوام ایرانی

را از نظر روانی به نوعی

واکنش متقابل در برابر

حکومت و سپس به سمت

گرایش‌های جدایی‌طلبی و

روش‌های خشونت‌آمیز

مبارزه سوق داد. ۳ـ با این

وجود اگر از منظری بدون

پیشداوری به سخنان و

درددل‌های این فعالین

سیاسی، منجمله سخنرانی

مصطفی هجری، دبیرکل حزب

دمکرات کردستان ایران در

نشست پارلمان سوییس توجه

کنیم، می‌بینیم که عصاره

خواست آنها اساسا

تجزبه‌طلبی به معنای

واقعی کلمه نیست. مهمترین

فراز‌های سخنان آقای

هجری در این نشست مربوط به

«سیاست‌های تبعیض آمیز

جمهوری اسلامی و به

حاشیه‌ راندن دیگر مذاهب

و اقوام»، «ایجاد فضای

امنیتی در مناطق آنها؛

اعدام‌ها و زندان

طولانی‌مدت فعالین سیاسی

و جوانان آنها»، «ممنوعیت